اگر زمین تخت بود چه اتفاقی رخ میداد؟
تاریخ انتشار: ۱۲ فروردین ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۶۸۷۶۷۳
هزاران سال است که ما انسانها میدانیم سیارهی ما کرهای زیبا است که همزمان به دور خورشید و خود میگردد. این امر ما را از داشتن روز و شب و همینطور تجربهی گرما در تابستان و سرما در زمستان، بر روی سیاره زمین بهرهمند کرده است. به لطف گرد بودن زمین، پدیدههای دیگری هم رخ میدهد که آنطور که ما میدانیم بدون گرد بودن زمین وقوع آنها غیر ممکن میبود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بیشتربخوانید
در اعماق اقیانوسهای پهناور زمین چه میگذرد؟۱- نیروی گرانش شکل دیگری پیدا میکرد
بر اساس قانونی که اسحاق نیوتون آن را مطرح کرد، نیروی گرانش ما را نه تنها به سمت پایین، بلکه به سمت مرکز زمین نیز میکشد. به همین دلیل است که پاهای ما روی زمین قرار میگیرند و ما در هوا شناور نمیشویم. اگر زمین تخت بود، نیروی گرانش ما را به سمت مرکز یک صفحهی تخت میکشید و در نتیجه، به عنوان مثال، کاری به سادگی راه رفتن بسیار انرژی بر میشد. هر چه بیشتر از مرکز این صفحهی تخت فاصله میگرفتیم، نیروی گرانش هم ما را بیشتر به صورت افقی به سمت مرکز میکشید، طوری که گویی دائماً در حال بالا رفتن از یک سربالایی میبودیم.
۲- درختها کج رشد میکردند
به همان دلیلی که ما بر روی یک زمین تخت کج راه میرفتیم، درختها و گیاهان هم کج رشد میکردند، طوری که ریشه هایشان رو به مرکز گرانشی و سرشان در جهت مخالف قرار میگرفت.
۳- همه جای کره زمین یک فصل بود
به دلیل اینکه زمین یک کرهی تقریباً کامل است که به دور خورشید و همزمان بر روی یک محور نسبتاً کج به دور خود میچرخد، در بخشهای مختلف زمین فصول مختلفی به طور همزمان وجود دارد. وقتی در یک نیمکرهی زمین زمستان است، در نیمکرهی دیگرش تابستان است. کج بودن محور زمین باعث میشود پرتوهای خورشید با زاویههای مختلفی به سطح سیارهی ما برسند، بسته به عرض جغرافیایی و اینکه چه وقت از سال باشد. به عبارتی دیگر، هر چه به قطبهای زمین نزدیکتر باشیم، پرتوهای خورشید کجتر خواهد بود و بنابراین گرمای کمتری هم وجود خواهد داشت.
اگر سیارهی ما تخت بود، پرتوهای خورشید همگی با یک زاویه به تمام سطح آن میرسیدند، در نتیجه همهی مردم کره زمین همزمان یک فصل را تجربه میکردند.
۴- هیچ ماهوارهای وجود نداشت، در نتیجه جیپیاِسی هم نبود
بر اساس نظریهی زمین تخت، خورشید و ماه در بالای زمین میچرخند و مانند یک چراغ مطالعه، به زمین نور و گرما میتابند. اگر اینگونه بود، ماهوارهها نمیتوانستند کار کنند، چون آنها به دور زمین میگردند. بدون ماهواره ها، به عنوان مثال، ما قادر به استفاده از جیپیاِس هم نمیبودیم (و بیشتر اوقات راه را گم میکردیم).
۵- از همه جای کره زمین، صورتهای فلکی یکسانی میدیدیم
بر روی یک زمین گرد، اگر شبها به آسمان نگاه کنیم، بسته به اینکه در کدام نیمکرهی زمین باشیم، صورتهای فلکی متفاوتی را میبینیم. اگر به سمت شمال برویم، خوشه پروین بیشتر مشخص میشود. از طرفی دیگر، اگر به سمت جنوب برویم، میتوانیم صورت فلکی صلیب جنوبی را ببینیم. بر روی یک زمین تخت، از همه جای کره زمین، صورتهای فلکی و ستارههای یکسانی را میشد دید.
۶- طول سایهها در همه جای کره زمین به یک اندازه میبود
همانطور که قبلاً گفتیم، پرتوهای خورشید به خاطر کج بودن محور زمین، با زوایای مختلفی به آن میرسند و برخورد میکنند. به همین دلیل وقتی این پرتوها به یک جسم یا شخص میرسند، بسته به اینکه کجای کره زمین باشد، سایههایی که به وجود میآیند اندازههای مختلفی دارند. بر روی یک سیارهی تخت، نور خورشید با یک زاویهی یکسان به تمام سطح آن میتابید، بنابراین سایه ها، به عنوان مثال، هم در چین و هم در مکزیک به یک اندازه میبودند.
۷- از هر مکان و ارتفاعی همیشه چیز یکسانی را میدیدیم
وقتی در ساحل دریا هستیم و کشتیای را در دوردست میبینیم، متوجه میشویم که هر چه دورتر میرود، کوچکتر میشود، تا آنکه در نهایت از نظر ناپدید میشود. همین اتفاق زمانی که روی زمین ایستاده ایم و به رو به رو نگاه میکنیم هم رخ میدهد: نهایت دید ما خط افق یا چیزی است که در مقابل مان قرار دارد. با این حال، اگر از یک درخت بالا برویم، گسترهی دیدمان بیشتر میشود و میتوانیم فاصلهی بسیار دورتری را ببینیم. این به دلیل گرد بودن زمین رخ میدهد.
بر روی یک سیارهی تخت، ما از هر ارتفاعی دقیقاً یک چیز را میدیدیم. کشتی با دور شدنش کوچکتر میشد، اما همواره در تیررس ما قرار میداشت.
۸- باران به صورت افقی میبارید
از آنجایی که روی یک زمین تخت، گرانش نیروی خود را به سمت مرکز این صفحهی تخت به کار میگرفت، باران به صورت افقی، به سمت مرکز زمین میبارید. هر چه از مرکز دورتر میبودیم، باید چتر خود را افقیتر میگرفتیم. تنها در مرکز این صفحهی تخت، باران به صورت عمودی میبارید.
۹- آب اقیانوسها و رودها در مرکز زمین جمع میشد
به همان دلیل نیروی گرانش، بر روی یک سیارهی تخت، همهی رودها و دریاها به سمت مرکز جاری میشدند، در نتیجه همهی آبها آنجا جمع میشدند. لبههای زمین یا دورترین نقاط از مرکز، کمابیش خشک میبودند.
۱۰- یک «عمر» طول میکشید تا از یک نقطهی زمین به نقطهی دیگرش سفر کنیم
در نقشهی زمین تخت، قطب شمال در مرکز قرار گرفته است و قطب جنوب یک دیوار یخی به دور آن، در حوالی لبههای زمین است. اگر جغرافیای سیارهی ما واقعاً اینگونه بود، پرواز هواپیماها میان برخی کشورها زمان بسیار زیادی به طول میانجامید یا هیچ راهی جز طی مسافتهایی عظیم وجود نداشت.
برای مثال، اگر میخواستیم از استرالیا به شبه جزیره قطب جنوب برویم، کوتاهترین راه عبور از فراز قطب شمال و هر دو آمریکای شمالی و جنوبی بود. رفتن از یک سوی قطب جنوب به سوی دیگرش نیز امری غیرممکن میبود.
منبع: روزیاتو
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردیمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: دانستنی های علمی سیاره زمین پرتو های خورشید نیروی گرانش روی یک زمین سمت مرکز صفحه ی تخت سیاره ی ما بر روی یک زمین تخت پرتو ها ی زمین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۶۸۷۶۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کمربند کویپر و ابر اورت: لبههای منظومه شمسی!
به گزارش خبرگزاری علم و فناوری آنا، وقتی از منظومه شمسی حرف میزنیم، خورشید و سیارات و اقمار به ذهنها خطور میکند، اما آیا میدانستید که فراتر از مدار نپتون (آخرین سیاره منظومه شمسی)، دو منطقه مرموز به نامهای کمربند کویپر و ابر اورت (Kuiper Belt and Oort Cloud) وجود دارند که در لبههای منظومه شمسی قرار دارند؟
ابتدا اجازه دهید در مورد کمربند کویپر صحبت کنیم. این منطقه مانند حلقهای از اجرام یخی است که فراتر از مدار نپتون قرار دارد. اجرام این منطقه به دور خورشید میچرخند. برخی از این اجرام مانند سیارات کوتوله مانند پلوتو و اریس بسیار بزرگ هستند. این اجسام یخی بقایایی از روزهای اولیه منظومه شمسی هستند، وقتی که سیارات شکل گرفته بودند. کمربند کویپر خانه دنباله دارها نیز هست! دنباله دارها مانند گلولههای خاکی و یخی هستند که وقتی به گرمای خورشید نزدیک شوند تا حدودی ذوب میشوند و به همین علت آنها را از روی دمهای بلندشان میشناسیم.
اکنون بیایید دامنه سفرمان را گسترش دهیم و به فراتر از کمربند کویپر و به سمت ابر اورت سفر کنیم. این منطقه در مقایسه با کمربند کویپر بسیار دورتر از خورشید است. ابر اورت مانند یک پوسته یخی غول پیکر است که منظومه شمسی ما را احاطه کرده است. آنقدر دور است که دیدن یا مطالعه مستقیم آن حاصل نشده است. ابر اورت از میلیاردها جرم یخی (از جمله دنباله دارها) پر شده است. این دنباله دارها مدارهای طولانی و بیضی شکلی دارند که طی سفرهای خود به خورشید نزدیک شده و سپس به اعماق فضا میروند.
کمربند کویپر و ابر اورت به دلیل جاذبه خورشید شکل گرفتهاند و بنابراین باید آنها را در رده منظومه شمسی در نظر گرفت اما کمتر به آنها اشارهای میشود. مطالعه این مناطق دوردست کمک میکند تا در مورد چگونگی شکل گیری منظومه شمسی در میلیاردها سال پیش اطلاعات بیشتری کسب کنیم. دانشمندان از تلسکوپهای قدرتمند برای رصد این مناطق و جمع آوری اطلاعات در مورد اجرام یخی و دنباله دارهایی که در آنجا هستند استفاده میکنند. دفعه بعد که به آسمان شب نگاه کردید، به یاد داشته باشید که در منظومه شمسی فراتر از سیارات آشنای دور و برمان، قلمروهای پنهانی نیز وجود دارد که باید کشف شود.
انتهای پیام/